«عقیده ما در باره روایات اهل بیت ؛تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد ، بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» (اعتقاد ما ، ص۱۱۹)
در منتخب التواریخ ص 875 آمده است:امام صادق علیه السلام فرمودند :ای مفضل ایا میدانی زورا کجا واقع شده است؟عرض کردم خدا و حجتش داناترند.فرمود :بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی ست که در دامن ان شهری بنا شده است که طهران نامیده شود و ان است زورا که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زنهایش مثل حور العین است بدان ای مفضل ان زنها متلبس به لباس کفار میشوند ودر هیئت ظالمان میباشند و به محل سکونت شوهر ها کفایت نمیکنند و از ایشان درخواست طلاق میکنند و مردها به مردها و زنها به زنها اکتفا میکنند و مردها شبیه به زنها و زنها شبیه به مردها میشوند پس اگر تو بخواهی دینت را حفظ کنی پس دراین شهر سکونت مکن و مسکن برای خود قرار مده چون محل فتنه است پس از انجا به قله کوهها و از سوراخی به سوراخی مثل روباه و بچه اش فرار کن.
همچنین در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است:رسول خدا صل الله علیه واله وسلم فرمودند :وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری
عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟
فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شدو شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
در کنز العمال ج۱۴ ص ۲۲۹ نعمان بن بشیر روایت کند که : پیش از ساعت ظهور فتنه هایی بروز میکند همچون اینکه شب تار باشد و شخص در صبح مومن بوده و چون شب فرا رسد کافر گردد و یا شب کند در حالی که مومن بوده و صبح کند در حالی که کافر شده استو گروهی دین و اخلاق خود را هب متاعی ناچیز از دنیا بفروشند.
در روایاتی که از طریق اهل سنت و تشیع نقل شده است ، اوصافی برای منطقه زوراء بیان شده است .
از پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛« حادثه ای در زوراء روی می دهد ، زوراء شهری در مشرق ، میان چند رود که بدترین خلق خدا و گردنکشان امتم در آنجا ساکن هستند ، و با چهار گونه عذاب کوبیده می شوند ، با شمشیر و فرو شدن در زمین و پرتاب سنگ و مسخ شدن …سفیانی لشکری روانه عراق می کند و در زوراء صد هزار نفر را می کشد و به سوی کوفه سرازیر می شود … » (السنن الوارده فی الفتن ص۲۶۸ )
در نقل دیگری علی علیه السلام فرمود ؛« شهری به نام زوراء میان دجله و دجیل و فرات ساخته می شود ( که بسیار مجلل است )»(کفایه الاثر ص ۲۱۳)
در زورا هنگام ظهر 80هزار نفر سر بریده می شوند
حجت الاسلام رضوی به روایت دیگری در کتاب «کافی» اشاره کرد که در آن آمده است: «سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ تَمَثَّلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِبَیْتِ شِعْرٍ لِابْنِ أَبِی عَقِبٍ وَ یُنْحَرُ بِالزَّوْرَاءِ مِنْهُمْ لَدَی الضُّحَی ثَمَانُونَ أَلْفاً مِثْلُ مَا تُنْحَرُ الْبُدْنُ [وَ رَوَی غَیْرُهُ الْبُزَّلُ ] ثُمَّ قَالَ لِی تَعْرِفُ الزَّوْرَاءَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَقُولُونَ إِنَّهَا بَغْدَادُ قَالَ لَا ثُمَّ قَالَ ع دَخَلْتَ الرَّیَّ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَتَیْتَ سُوقَ الدَّوَابِّ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ رَأَیْتَ الْجَبَلَ الْأَسْوَدَ عَنْ یَمِینِ الطَّرِیقِ تِلْکَ الزَّوْرَاءُ یُقْتَلُ فِیهَا ثَمَانُونَ أَلْفاً مِنْهُمْ ثَمَانُونَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ کُلُّهُمْ یَصْلُحُ لِلْخِلَافَةِ قُلْتُ وَ مَنْ یَقْتُلُهُمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ یَقْتُلُهُمْ أَوْلَادُ الْعَجَمِ»؛ معاویة بن وهب می گوید امام صادق (ع) به یک بیت شعر از ابن ابی عقب تمثل کرد: «در زورا هنگام ظهر 80هزار نفر سر بریده می شوند، همان طور که شتران را سر می برند. سپس به من فرمود: آیا «زورا» را می شناسی؟ گفتم: فدای تو گردم، می گویند که آن بغداد است. فرمود: نه! سپس فرمودند: آیا تاکنون «ری» رفته ای؟ گفتم: بلی! فرمود: آیا بازار حیوانات را رفته ای؟ گفتم: آری! فرمود: آیا کوه سیاهی که از سمت راست جاده است دیده ای ؟ آن کوه، همان زوراء است در آن 80 هزار نفر که کشته می شود که 80 مرد از آنان از فرزندان فلانی هستند که همه آنان برای خلافت شایستگی دارند. گفتم فدایت شوم چه کسی آنان را می کشد؟ فرمود: آنان را اولاد عجم (غیر عرب) می کشند.
وی در جمع بندی خود از محل های مورد اطلاق زورا گفت: برای زورا چندین منظور وجود دارد مثل بغداد، دجله، مدینه، تهران. پس باید در بحث احادیث و علائم ظهور توجه داشت که کدامیک مورد نظر است.
صحت سند احادیث بالا نیاز به بررسی بیشتری دارد و کتاب معجم البلدان و …سایر کتابهای مرجع بیشتر باید بررسی شود .