چنان که آمار جهانی نشان میدهد، در بین سالهای 1000 تا 1800 میلادی؛ یعنی طیّ 800 سال تنها 21 زلزله با قدرت بزرگ روی داده است. در حالی که بین سالهای 1800تا 1900، یعنی طی 100 سال، 18 زلزله بزرگ و 50 سال بعد بین 1900 تا 1950، 30 زلزلة بزرگ روی داده است. یعنی تقریباً در طول 50 سال تعداد زلزلهها برابر با شمار آنها در طول 850 سال قبل بوده است. بین سالهای 1950 تا 1991، 93 زلزله بزرگ در جهان به وقوع پیوست؛ تقریباً سه برابر و نیم قرن گذشته. این زلزلهها موجب مرگ 3/1 میلیون نفر انسان در سراسرکرة خاکی شد. افزایش شدید تعداد زمین لرزهها بسیاری از دانشمندان را متوجّه این موضوع ساخت که زمین به دورهای تازه از حیات خود وارد میشود.
راجر بیلهام در نشست اتحادیة علم زمینشناسی و ژئوفیزیک دربارة سیر این وقایع اعلام کرد: «واقعیت آشکار این است که دردهههای آتی شاهد فجایعی خواهیم بود که تاکنون مانندآنها را ندیدهایم. تلفات بیش از یک میلیون، پیش آمد غیرممکنی نخواهد بود. 50 درصد جمعیت یک شهر با زمین لرزهای ساده از دست میروند». بیلهام گفت: «با وجود اینکه در دهههای اخیر زمین لرزهها در مرکز شهرهای بزرگ جهان روی ندادهاند، امّانمیتوان از ادامه این روند مطمئن بود.»آمار تکان دهنده و متحیر کنندة بزرگترین زلزلههای تاریخ جهان به خوبی گویای این واقعیت است:که به این آمار حوادثی مانند زلزلة بزرگ هاییتی را میتوان اضافه نمود که گاه گفته میشود عمدی و محصول پدیدهای موسوم به«هارپ» است.
ریشهیابی زلزله در روایات
از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «هرگاه پنج چیز شایع شود، پنج چیز در میان شما جاگزین شود، هرگاه زناشایع شود؛ زلزلهها ظاهر شود، هرگاه زکات را ندهند،حیوانات بمیرند و هرگاه حکّام در قضاوت جور کنند آسمان باران خود را نگهدارد و هرگاه ربا فاش و شایع گردد، خسف و فرو رفتن به زمین خواهد بود». باز آن حضرت(ص) فرمود: «هرگاه در امّت من ده خصلت ظاهرشودخداوند ایشان را به ده چیز عقوبت کند». گفته شد: یا رسولالله! آن ده خصلت چیست؟ فرمود: «هرگاه دعا کم کنندبلا نازل شود، هرگاه صدقات (قرض، هدیه، وقف، مطلق قدمهای خیر وانفاقات خیریه) را ترک کنند مرضها زیاد شود، هرگاه زکات را منع کنند چارپایان بمیرند، هرگاه سلطان جور کند منع باران شود، هرگاه زنا درایشان بسیار شود، مرگ ناگهانی در ایشان زیاد شود،هرگاه ربا زیاد شود، زلزلهها زیاد شود، هرگاه به خلاف آنچه خدا نازل فرموده حکم کنند دشمن ایشان بر ایشان مسلط شود، و هرگاه نقض عهد و پیمان کنند خداوند ایشان را مبتلا به قتل سازد و هرگاه کم فروشی کنند خداوند ایشان را به سالهای خشک و قحط بگیرد.
سپس این آیه را تلاوت فرمود: «ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون؛فساد در دریا و خشکی ظاهر شد به سبب آنچه دست مردم کسب کرده تا اینکه بچشاند ایشان را اثر بعضی ازآنچه عمل کردهاند، تا شاید برگشت کنند.»
پیشگوییهای زلزله
بسیاری از انبیا و اولیا اززمانهای دور دربارة وقوع زلزلههای شدید خبر دادهاند که به اجمال بسیار دربارة آن سخن میگوییم و از آن جمله در «انجیل متّی» چنین آمدهاست: «عیسی در جواب ایشان گفت: زنهار کسی شما راگمراه نکند. ز آن رو که بسا به نام من آمده خواهند گفت که من مسیح هستم و بسیاری را گمراه خواهند کرد و جنگها و اخبار جنگها را خواهید شنید. زنهار مضطرب مشوید؛ زیرا وقوع این همه لازم است، لیکن انتها هنوز نیست؛ زیرا قومی با قومی و مملکتی بامملکتی مقاومت خواهند نمود و قحطیها، وباها و زلزلهها درجایها پدید آید… آنگاه اگر کسی به شما گوید: اینک مسیح در اینجا یا در آنجا است باور مکنید؛ زیرا که مسیحیان کاذب و انبیای کذبه ظاهر شده،علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگرممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. اینک شما را پیش خبردادم.«اشعیای نبی» در رؤیای خود، تکانهای عظیمی را در آخرالزمان مشاهده کرد: «اساس و بنیان زمین در حال لرزش است. زمین بهشدت در حال جنبش است. زمین تا پایان مانند آدمی مستتل وتلو خواهد خورد و مانند کلبة لرزان خواهد بود…
در روز خونریزی بزرگ، زمانی که برجها واژگون میشوند». رسول اکرم(ص)نیزبا اشاره به آخرالزمان فرمودند: «زلزلههای بسیاری زمین را در خود خواهد گرفت». آن حضرت در جای دیگر، در این باره میفرماید: «شما را به مهدی(ع) بشارت میدهم. هنگامی که اختلافات شدید در میان مردم پدید آید و زلزلههای سختی واقع شود او قیام میکند».
امام صادق(ع) نیز با بشارت ظهور مهدی(ع) در این باره فرمودند: «مهدی را به شما بشارت میدهم که پس از پدید آمدن اختلافات در میان امتموزلزلههای بسیار ظهور خواهد کرد». همچنین در جایدیگر فرمودهاند: «از نشانههای قیام آن حضرتاین است که در سالی پر از زلزله و سرما اتفاق میافتد».
امام محمد باقر(ع)نیز فرمودند: «قائم قیام نمیکند مگر در دورة ترس و وحشت و زمین لرزهها و گرفتاری و بلاییکه گریبانگیر مردم میگردد و پیش از این وقایع، طاعون شیوع مییابد ودورهای که در میان عرب شمشیری برّان و بین مردم اختلافی سخت و پراکندگی و چنددستگی در دینشان پدیده آمده باشد و در حالشان دگرگونیپیدا شده تا جایی که آرزومند از شدّت آنچه که از هاریمردم و خوردن (درندگی) بعضی پاره دیگر را، که مشاهده میکند شبانه روز آرزوی مرگ مینماید و هنگامی که خروج میکند خروجش در دوران یأس و ناامیدی (مردم) است. پس خوشا به حال آنکه او را در مییابدو از یاران اوست، وای و تمامی وای کسی را که با اومخالفت ورزد و از فرمانش سرباز زند و از دشمنان اوباشد» سپس آن حضرت فرمود: «او به امری نوین و سنّت و طریقهای جدید و قضاوتی تازه قیام خواهد نمود که بر عرب گران باشد. کار او جز کشتار(معاند) نیست و توبة هیچ کس را نمیپذیرد و در کار خدااز سرزنش هیچ خرده گیری باک ندارد».
زلزله در دمشق، بغداد، مصر
از جمله حوادث آستانه ظهور امام عصر(ع)، رخداد زلزلههاییبزرگ است که در رأس آنها میتوان به زلزلههای بزرگ شام و دمشق اشاره کرد. روایات فراوان و روشنی دربارة این زلزله وجود دارد به گونهایکه برخی از مکانها و خسارتهای آن و حتّی وقت آنرا پیش از ورود سپاهیان غربی مشخص میسازد. گرچه از بعضی روایات استفاده میشود که سپاه غرب به هنگام وقوع زلزله در دمشق به سر میبرد. همچنین احادیث، این زمین لرزه را «اللجفة، والخسف،و الزلزله؛تکان شدید، فرو رفتن، لرزش» مینامد. مانند روایتی که ازامام باقر(ع) از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است که فرمود:«وقتی در شام دو گروه نظامی اختلاف کنند، نشانهای ازنشانههای الهی آشکار میشود». پرسیدند: ای امیرمؤمنان آن نشانه چیست؟ فرمود: «زمین لرزهای در شام رخ میدهد که صد هزار در اثر آن هلاک میگردندو اینرا خداوند رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد.
وقتی آن هنگام فرا رسد، نظارهگر سوارانی دارای اسبهای سفید و درفشهای زرد رنگ باشید که از مغرب روی میآورند تاوارد شام میشوند و در آن لحظات است که فریاد و بیتابی بزرگ و مرگ سرخ فرا میرسد. وقتی آن وضع پیش آمد پس بنگرید فرو رفتن آبادیای ازروستاهای دمشق را که به آن حرشا میگویند. در این هنگام فرزند هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان خروج کرده، بر منبردمشق قرار میگیرد در این بحبوحه در انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) باشید».
بنابر آنچه مرحوم مجلسی آورده، مشابه این حادثه در بغداد نیز رخ میدهد: «…سوزاندن مردی از بزرگان بنیعباس دربین جلولا و خانقین، بستن پلی در بغداد نزدیک محلةکرخ، برخاستن باد سیاهی در اوّل روز در بغداد و زلزلهای نیزدر آنجا میآید که بسیاری از مردم را در زمین فرو میبرد. ترسی بر اهل عراق و مردم بغداد مستولی میشود، مرگهای سریع آنها را از پا درمیآورد و آفت به جان و مال و محصول آنها میافتد.ملخهای به موقع و بیموقع میآید و غلّه و کشت و زرع آنهارا میخورد و زراعت آنها تقلیل مییابد. دو دسته از مردم عجم به جان هم افتاده، خون بسیاری در میان آنها ریخته میشود».
و در روایتی دیگر چنین آمده است: «چنانکه مصر را زلزله خراب کند، عمان را آب دریا خراب کند، بصره را آتش خراب کند کهاز آسمان ببارد، دمشق را باد خراب کند، روم راصاعقه از آسمان آید و یمن را درد قولنج هلاک نماید». درضمن حوادث معاصر آشکار شدن «دجال» نیز چنین آمده است: «آنگاه زلزله پیدا شود. هیچ منافقی در مدینه نماند الّا آنکه بیرون آید و تابع دجال گردد و مردم آن روز را «یوم الخلاص» گویند. امّ شریک عرض کرد، یا رسول الله آن روز مؤمنان کجا باشند؟ فرمود:«به بیت المقدس پناه برند. دجال بیابد و آنجا را احصار کند پس حضرت صاحب الامر بر ایشان ظاهر شود».
باید پرسید آیا به راستی عصر ما در مرکز همة وقایعی قرار گرفته که قرنها پیش از این روشنبینان با دلتنگی از آن یاد کرده بودند؟
راه رهایی از زلزلههای آخرالزمان
برای رهایی از زلزلههای بزرگ آخرالزمان که ناشی از کثرت و وسعت معاصی انسانهاست ظاهراً راهی جز آنچه در انتهای حدیث شریف قدسی «لوح» آمده نیست: «… با پسرش «م ح م د» که رحمتی ازبرایِ جهانیان است، به کمال رسانم. وی کمالِ موسی،شکوهِ عیسی و شکیبِ أیّوب را داراست. در روزگارِ[غَیبتِ] او یارانم خوار گردند و سرهایِ ایشان را چون سرهای ِ تُرکان و دیلمیان برای یکدیگر هدیّت فرستند. ایشان را به قتل آرَند و بسوزانند وبیمناک، هراسان و ترسان باشند. زمین از خونهاشان رنگین گردد و وای و فغان از زنانشان برخیزد. ایناناندکه براستی دوستانِ مناند. به ایشان هر فتنة کورِ تیره و تار را میرانَم و به ایشان زلزلهها را میزدایم و بارهای گران و زنجیرهارا بردارم.
«درودهایی از جانبِ پروردگارشان و رحمت بر آنان باد وآنان خود رهیافتگاناند».
محمود مطهری نیا