یلم بازیافت، داستان زنی نویسنده را روایت میكند كه در كار نویسندگی داستان جدیدش با نام «بازیافت» پیشرفتی ندارد. بتدریج وی وارد جهانی ماورایی میشود كه در آن تمام نوشتههای نویسنده كه او آنها را پاره كرده و دور ریخته، تجسم عینی مییابند. شخصیتهای دور ریخته شده در این جهان متمایل به بازیافت، نویسنده را مورد شكایت و سپس هجوم وحشتناكی قرار میدهند. اما این جهان تنها حامل این شخصیتهای خیالی دور انداخته شده نیست، بلكه شامل یك موجود واقعی دورریخته شده نیز هست؛ بچهای كه نویسنده در دنیای واقعی، به خواست خودش او را سقط كرده است. فیلمسازان با ایجاد چنین جهان تمثیلی در واقع به درون پریشان نویسنده نقب میزنند