یک نکته مهم اینست که باید یادمان باشد آنچه برای هرمومنی باید مهم باشد اینست که در درجه اول خود را بشناسد و معرفت نفس یابد و آنوقت جریان ظهور را درک کند چرا که این احتمال قوی وجود دارد که شخصی آنقدر در فرعیات و نشانه های غیر حتمی غرق شده باشد که اصل را (نشانه های حتمی ) فراموش کرده و انگاه که ظهور انجام میشود او سرگردان و مردد خواهد بود که زیر پرچم چه کسی برود زیرا همه را حق می بیند در حالی که فقط یک پرچم برحق است آنهم پرچم حضرت مهدی (عج )است ،و آنچه که مسلم است در نزدیکی ظهور جای حق و باطل عوض میشود و مؤمنین سخت غربال خواهند شد تا مؤمنین واقعی باقی بمانند .کافی است به وقایع چند سال اخیر عراق توجه کنید و مشاهده میکنید که تا کنون چند نفر خود یا یمانی ،مهدی اول و یا نایب امام زمان معرفی کرده اند و تعداد زیادی که در بعضی جاها بیش از 50 هزار نفر تابع این افراد شده اند ،بنظر شما علت این امر چیست کسی که خودش را نمی شناسد رفته تا مولای قلابی خود را بشناسد!
پس اتفاقات پیرامون ما و خود ما نکته مهم در مسئله انتظار محسوب می شویم و تنها با شناخت صحیح و موقعیت خودمان است که می توانیم امکان سنجی کرده و منتظر حوادثی باشیم که بتوانم اصل و فرع از نشانه های غیر حتمی و حتمی را تشخیص دهیم .و ظهور در زمانی و از جایی که ما اصلا انتظارش را نداریم و خود راآماده نکرده ایم انجام میشود .کمی دقت در اوضاع و احوال منطقه مارا در درک صحیح (بشرط شناخت خودمان و مولایمان) کمک میکند که الان در کجاییم و دقیقا به کجا داریم می رویم .
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دید و زدور تمنا میکردد
گوهری کز کون و مکان بیرون بود طلب از گمشدگان لب دریا میکرد .
“وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا”؛ “هر کس پرهیزکاری کند، خداوند راه خروجی برای رهایی وی از مشکلات قرار می دهد و از طریقی که گمان ندارد، روزیش را می رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند و کار خود به وی وا گذارد، خدا برای او کفایت است. همانا خدا فرمان خویش را به نتیجه میرساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد. راستی که خدا برای هر چیزی قدر و اندازه ای معین کرده است.”
با توجه به اینکه نشانه ها به دو قسمت حتمی و غیر حتمی تعریف میشوند برای اهل معرفت آنچه مهم است قطعا حوادث حتمی مبنای ظهورقطعی حضرت محسوب میشود ،ولی در بحث حدیث مهم رسول الله صلی الله علیه و آله که برای جناب سلمان رض بیان فرمودند این موضوع آنقدر ظریف است که تمام اسرار ظهور در نشانه های غیر حتمی در آن حدیث مهم نهفته است .
زیرا تمام مطالبی که رسول الله ص میفرمایند که قبل از ظهور فرزندش اتفاق خواهد افتاد این نیست که مردم جهان اینچنین یا آنچنان خواهند شد ،زیرا اکثریت مردم جهان حداقل هفتاد سال است که از مرزهای اخلاقی گذشته اند و مفاهیم حدیث رسول الله ص در آن کشورها اتفاق افتاده است ،از آنطرف کشورهای اسلامی بجز عربستان هم غرق در فساد اخلاقی می باشند پس منظور ایشان به احتمال قوی می تواند انجام موارد فرمایش ایشان در عربستان باشد که اخیرا با سرعت فراوانی توسط ولیعهد آن کشور در حال اجراست ،
چیزهایی مثل شرابخواری ،قمار،بی بند و باری،حکام نالایق،خودرو سواری زنان ،بورس بازی ،لواط،همجنس بازی،اجرای کنسرتهای غربی ،دزدیدن اموال مردم توسط خاندان سلطنتی ،کشتار مومنین واقعی ،رباخواری ،ریاکاری،قاریان فاسد ،رقاصی ،نشان دادن بدن زنان مال پرستی ،پیروی از هوای نفس و…..پس بنابراین در بحث نشانه های غیر حتمی نگاه ما می بایست قسمت اعظم آن به رویدادهای عربستان باشد و ببینیم که هرروز چه مقدار از فرمایشات پیامبر ص در این کشور به وقوع می پیوندد .
در ذیل فقط قسمتهایی از حدیث آورده میشود و دقت فرمایید که تمام این موارد در سایر کشورها خاورمیانه و جهان اسلام به وقوع پیوسته است .
رسول خدا حلقه درِ خانه خدا را گرفت و رو به ما نموده و با سیمای مبارکش ما را مخاطب قرار داد.
فَقَالَ: أَلاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ السَّاعَةِ؟وَ کَانَ أَدْنَی النَّاسِ مِنْهُ یَوْمَئِذٍ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَهُ عَنْهُ، فَقَالَ: بَلَی یَا رَسُولَ اللَهِ!
«و گفت : آیا می خواهید من شما را به علائم و نشانه های قیامت باخبر کنم ؟و سلمان در آن روز، از همه به پیامبر (صلى الله علیه و آله) نزدیکتر بود.
عرض کرد: آرى، اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)!
فرمود: از نشانه هاى قیامت، تضییع نماز، پیروى از شهوات، تمایل به هواپرستى، گرامى داشتن ثروتمندان، فروختن دین به دنیا است، و در این هنگام است که قلب مومن، از این همه زشتىها که مى بیند، و توانائى بر تغییر آن را ندارد، در درونش آب مى شود، چنان که نمک در آب.
سلمان گفت: آیا چنین امرى واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم به دست او است، اى «سلمان»! در آن زمان، زمامدارانى ظالم، وزرائى فاسق، کارشناسانى ستمگر، و امنائى خائن بر مردم حکومت مى کنند.
سلمان پرسید: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام زشتىها زیبا، و زیبائىها زشت مى شود، امانت به خیانتکار سپرده مى شود، و امانتدار خیانت مى کند، دروغگو را تصدیق مى کنند و راستگو را تکذیب!
سلمان سوال مى کند: آیا چنین چیزى واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به کسى که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن روز، حکومت به دست زنان، و مشورت با بردگان خواهد بود، کودکان بر منابر مى نشینند، دروغ، ظرافت، و زکات، غرامت، و بیت المال، غنیمت محسوب مى شود!و…
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن زمان زن با شوهرش شریک تجارت مى شود (و هر دو تمام تلاش خود را در بیرون خانه و براى ثروت اندوزى به کار مى گیرند) باران کم، و صاحبان کرم، خسیس؛ و تهى دستان حقیر شمرده مى شوند. در آن هنگام بازارها به یکدیگر نزدیک مى گردد، یکى مى گوید: چیزى نفروختم، و دیگرى مى گوید: سودى نبردم، و همه زبان به شکایت و مذمت پروردگار، مى گشایند!
سلمان پرسید: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن زمان اقوامى به حکومت مى رسند، که اگر مردم سخن بگویند، آنها را مى کشند، و اگر سکوت کنند، همه چیزشان را مباحمى شمرند، اموال آنها را غارت و احترامشان را پایمال، و خون هایشان را مى ریزند، و دلها را پر از عداوت و وحشت مى کنند، و همه مردم را ترسان و خائف و مرعوب مى بینى!
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، چیزى از مشرق چیزى از مغرب مى آورند (قوانینى از شرق و قوانینى از غرب) و امت من، متلوّن مى گردد! واى در آن روز بر ضعفاى امت از آنها، و واى بر آنها از عذاب الهى، نه بر صغیر رحم مى کنند، نه احترام به کبیر مى گذارند، و نه گنهکارى را مى بخشند، بدن هایشان همچون آدمیان است، اما قلوبشان قلوب شیاطین!
سلمان گفت: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن زمان، مردان به مردان قناعت مى کنند، و زنان به زنان، و بر سر پسران به رقابت برمى خیزند، همان گونه که براى دختران در خانواده هایشان!. مردان، خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان مى کنند، و زنان بر زین سوار مى شوند (و به خودنمائى مى پردازند) بر آنها لعنت خداباد!
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
رمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آخر الزمان، به تزیین مساجد مى پردازند، آن چنان که معابد یهود و نصارا را تزیین مى کنند، قرآنها را مى آرایند (بى آنکه به محتواى آن عمل کنند) مناره هاى مساجد طولانى، و صفوف نمازگزاران فراوان، اما دلها نسبت به یکدیگر دشمن و زبانها مختلف است!
سلمان گفت: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، پسران امت مرا با طلا تزیین مى کنند، و لباس هاى ابریشمین حریر و دیباج مى پوشند، و از پوست هاى پلنگ براى خود لباس تهیه مى کنند!
سلمان عرض کرد: آیا این امر واقع مى شود اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، زنا آشکار مى گردد، معاملات با غیبتو رشوه انجام مى گیرد، دین را فرو مى نهند، و دنیا را برمى دارند.
سلمان گفت: آیا این امر شدنى است اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، طلاق فزونى مى گیرد، و حدى براى خدااجرا نمى شود، اما با این حال، به خداضرر نمى زنند (خودشان زیان مى بینند).
سلمان گفت: آیا این شدنى است اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، زنان خواننده، و آلات لهو و نوازندگى آشکار مى شود، و اشرار امتم به دنبال آن مى روند.
سلمان گفت: آیا این شدنى است اى رسول خدا (صلى الله علیه و آله)؟!
فرمود: آرى، سوگند به آن کس که جانم در دست او است، اى «سلمان»! در آن هنگام، اغنیاى امتم براى تفریح به «حج» مى روند، و طبقه متوسط، براى تجارت، و فقراى آنها براى ریاو تظاهر! در آن زمان اقوامى پیدا مى شوند که قرآنرا براى غیر خدا، فرا مى گیرند، و با آن همچون آلات لهو، رفتار مى کنند، و اقوامى روى کار مى آیند که براى غیر خدا، علم دین فرا مى گیرند، فرزندان نامشروع فراوان مى شود، و قرآنرا به صورت غنا مى خوانند، و براى دنیا بر یکدیگر سبقت مى گیرند.
مردم به پدر و مادر بدى مى کنند، و به دوستانشان نیکى، و ستاره دنباله دار در آسمان ظاهر مى شود.
وگرنه همه میدانیم درهمین ایران قبل از انقلاب کاباره و دانسینگ و شرابخواری و غیره علنی وجود داشت و الان بصورت غیر علنی ولی بسیار بیشتر از قبل وجود دارد همچنین سایر کشورهای مسلمان مثل :ترکیه،عراق،مصر،اردن،امارات،بحرین،آذربایجان،تاجیکستان و…نتیجه اینکه آن حدیث قطعا مد نظرش عربستان بوده یعنی سرزمین وحی و نزول قرآن و مبعوث شدن آخرین پیامبر الهی و ظهور منجی درآن .اهل معنا به همین موضوع توجه داشته باشند سایر موارد در منطقه خاورمیانه منوط به محو اسلام ولو ظاهری در عربستان است.و اتفاقاتی مثل خروج دجال آنقدر تاکید شده که به نشانه های حتمی معروف هستند (درحالی که نشانه حتمی نیست )و از زمان اتفاق آن تا ظهور حضرت فاصله خیلی کمی خواهد بود .ولی حداقل چندسال قبل از ظهور نشانه های غیر حتمی را بایستی در حوادث خاورمیانه علی الخصوص در عربستان جستجو کرد و حضرت آنجا که با این مضمون میفرمایند از اسلام چیزی نمی ماند احتمال فراوان در سرزمین وحی دیگر اسلامی نخواهد بود که در زمان ظهور حضرت ایشان در خانه خدا با آن فریاد آسمانیشان مبنی بر معرفی خودشان و نشان دادن معجزه ها می بینیم که تعداد کمی به ایشان ایمان می آورند.
در روایتی امام صادق (علیهالسّلام) به یکی از یاران خود نشانههای ظهور را چنین برمیشمرد:
۱. هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.
۲. و دیدی که: ظلم و ستم فراگیر شده است.
۳. و دیدی که: قرآن فرسوده و بدعتهائی از روی هوا و هوس، در مفاهیم آن آمده است.
۴. و دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند.
۵. و دیدی که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفتهاند.
۶. و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمیشود و بدکاران بازخواست نمیشوند.
۷. و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند.
۸. و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمیپذیرند.
۹. و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید: و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیکند.
۱۰. و دیدی که: بچهها، به بزرگان احترام نمیگذارند.
۱۱. و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود.
۱۲. و دیدی که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.
۱۳. و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان میکنند.
۱۴. و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند.
۱۵. و دیدی که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع نمیشود.
۱۶. و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه میبرند.
۱۷. و دیدی که: مدّاحی دروغین از اشخاص، زیاد شود.
۱۸. و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلوگیری نمیشود.
۱۹. و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است.
۲۰. و دیدی که: شراب را آشکار میآشامند و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خداوند متعال نمیترسند.
۲۱. و دیدی که: کسی که امر به معروف میکند خوار و ذلیل است.
۲۲. و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است.
۲۳. و دیدی که: اهل قرآن و دوستان آنها خوارند.
۲۴. و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است.
۲۵. و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده میشود.
۲۶. و دیدی که: انسان به زبان میگوید ولی عمل نمیکند.
۲۷. و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده میشود.
۲۸. و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود.
۲۹. و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند.
۳۰. و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد.
۳۱. و دیدی که: دین براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد.
۳۲. و دیدی که: جرات بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد.
۳۳. و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش.
۳۴. و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.
۳۵. و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.
۳۶. و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند.
۳۷. و دیدی که: پستهای مهمّ والیان براساس مزایده است نه بر اساس شایستگی.
۳۸. و دیدی که: مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بشکند.
۳۹. و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.
۴۰. و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد.
۴۱. و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد.
۴۲. و دیدی که: مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود.
۴۳. و دیدی که: آشکار قماربازی شود.
۴۴. و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.
۴۵. و دیدی که: نزدیکترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده عصمت (علیهمالسّلام) ستایش شوند.
۴۶. و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و گواهیاش را قبول نمیکنند.
۴۷. و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند.
۴۸. و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است.
۴۹. و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام میکند.
۵۰. و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود.
۵۱. و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود.
۵۲. و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان درغگو است.
۵۳. و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخنچینی کوشش میشود.
۵۴. و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است.
۵۵. و دیدی که: غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند.
۵۶. و دیدی که: صبح و جهاد برای خدا نیست.
۵۷. و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند.
۵۸. و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است.
۵۹. و دیدی که: معاش انسان از کمفروشی به دست میآید.
۶۰. و دیدی که: خونریزی آسان گردد.
۶۱. و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند.
۶۲. و دیدی که: نماز را سبک شمارند.
۶۳. و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است.
۶۴. و دیدی که: قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.
۶۵. و دیدی که: هرج و مرج بسیار است.
۶۶. و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیّتی به برنامه مردم ندهد.
۶۷. و دیدی که با حیوانات آمیزش میشود.
۶۸. و دیدی که مردم به مسجد (محل نماز) میرود وقتی برمیگردد لباس در بدن ندارد، (لباس را دزدیدهاند).
۶۹. و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند.
۷۰. و دیدی که: دلهای مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است.
۷۱. و دیدی که: بر سر کسبهای حرام آشکار را رقابت کنند.
۷۲. و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز میخواند.
۷۳. و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقیه نمیآموزد و طالب حرام ستایش و احترام میگردد.
۷۴. و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند.
۷۵. و دیدی که: طالب حلال، مذمت و سرزنش میشود و طالب حرام، ستایش و احترام میگردد.
۷۶. و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمیکنند و هیچکس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود.
۷۷. و دیدی که: آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد.
۷۸. و دیدی که مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند.
۷۹. و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه میکنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند.
۸۰. و دیدی که: راه نیک خالی و راه رونده ندارند.
۸۱. و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندهگین نشود.
۸۲. و دیدی که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود.
۸۳. و دیدی که: مردم و جمیعتها جز از سرمایهداران پیروی نکنند.
۸۴. و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است.
۸۵. و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود.
۸۶. و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای میآورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمیکند.
۸۷. و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.
۸۸. و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قایل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند.
۸۹. و دیدی که: زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود.
۹۰. و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد.
۹۱. و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کمفروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است.
۹۲. و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند.
۹۳. و دیدی که: اموال حق خویشان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود.
۹۴. و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند.
۹۵. و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بیتفاوت و یکسانند.
۹۶. و دیدی که: سر و صدای منافقان برپا، امّا صدای حقطلبان خاموش است.
۹۷. و دیدی که: برای اذان نماز مزد میگیرند.
۹۸. و دیدی که: مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.
۹۹. و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند.
۱۰۰. و دیدی که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند.
۱۰۱. و دیدی که: استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند.
۱۰۲. و دیدی که: فرمانروایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بیخبر قرار دهند.
۱۰۳. و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند.
۱۰۴. و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند.
۱۰۵. و دیدی که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند.
۱۰۶. و دیدی که: هم و هدف مردم شکم و شهوتشان است.
۱۰۷. و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است.
۱۰۸. و دیدی که: نشانههای برجسته حق ویران شده است؛ در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد